قوانین توییتر در مورد گفتار بر پرهیز از آسیب، نه حفظ کنترل متمرکز است

قوانین توییتر در مورد گفتار بر پرهیز از آسیب، نه حفظ کنترل متمرکز است

یکی از عناصر اجتناب‌ناپذیر تسلط ایلان ماسک در توییتر، تقسیم‌بندی سیاسی است، به طوری که ایلان اساساً از تضاد جناح راست و چپ برای برانگیختن بحث و افزایش تعامل در برنامه استفاده می‌کند.

ماسک از طرفداران سرسخت آزادی بیان و به ویژه پلتفرم‌های اجتماعی است که به کاربران اجازه می‌دهد هر چه می‌خواهند، در چارچوب قوانین محلی بگویند. منطقی است، اما در عین حال، پلتفرم‌های اجتماعی، که می‌توانند به طور مؤثر دسترسی میلیاردها نفر را فراهم کنند، مسئولیت مدیریت این ظرفیت را نیز بر عهده دارند و اطمینان حاصل می‌کنند که از آن برای تقویت پیام‌هایی که به طور بالقوه می‌توانند به دنیای واقعی آسیب وارد کنند، سوء استفاده نشود.

مثلاً وقتی رئیس جمهور اینگونه توییت می کند:

توییتی از دونالد ترامپ

طرفداران آزادی بیان خواهند گفت که او رئیس جمهور است و باید به او اجازه داده شود که به عنوان رهبر منتخب مردم به طور دموکراتیک آنچه می خواهد بگوید. اما در عین حال، این احتمال بسیار واقعی وجود دارد که رئیس جمهور عملاً گفتن اینکه مردم اجازه دارند به غارتگران تیراندازی کنند، یا اینکه معترضان تیراندازی خواهند شد، می تواند منجر به آسیب مستقیم و واقعی در دنیای واقعی شود.

“نه اینطور نیست، فقط دانه های برف فکر می کنند که مردم واقعی این چیزها را به معنای واقعی کلمه نمی گیرند.”

اما مسئله این است که برخی افراد این کار را انجام می‌دهند، و عموماً فقط در گذشته نگریست که ما چنین پیام‌هایی را ارزیابی می‌کنیم و علل اضطراب، سردرگمی، و در واقع آسیب‌هایی را که می‌تواند توسط چنین پیام‌هایی ایجاد شود، مشخص می‌کنیم.

پلتفرم های اجتماعی این را می دانند. برای سال‌ها، در کشورهای مختلف، از اپلیکیشن‌های رسانه‌های اجتماعی برای پخش پیام‌هایی که منجر به خشونت، ناآرامی‌های مدنی و حتی شورش‌ها و شورش‌ها می‌شود، استفاده می‌شود. در بسیاری از موارد، این به این دلیل بوده است که برنامه‌های اجتماعی اجازه انتشار پیام‌هایی را داده‌اند که از نظر فنی غیرقانونی نیستند، اما بالقوه مضر هستند.

تنش‌های قومیتی در میانمار وجود داشته است که توسط پست‌های فیس‌بوک، بسیج گروه‌های خشونت‌آمیز در زیمبابوه، هدف قرار دادن سیک‌ها در هند، هرج‌ومرج زیکا در آفریقای جنوبی افزایش یافته است. همه این‌ها به پست‌های رسانه‌های اجتماعی به‌عنوان عناصر اولیه و آتش‌زا ردیابی شده‌اند.

و بعد این بود:

توییتی از دونالد ترامپ

آخرین سری توئیت‌هایی که در نهایت ترامپ را از حضور در توییتر منع کرد، عملاً از میلیون‌ها حامی خود خواست تا در تلاشی نادرست برای براندازی نتیجه انتخابات 2020 به ساختمان کنگره یورش ببرند.

سیاستمداران از ترس جان خود در دفاتر خود محاصره شده بودند (مخصوصاً آنهایی که ترامپ با نام آنها را صدا کرده بود، از جمله معاون سابق مایک پنس)، در حالی که چندین نفر در سردرگمی متعاقب آن کشته شدند، زیرا حامیان ترامپ وارد ساختمان کنگره شده و غارت و خرابکاری کردند. و همه را در مسیر خود به وحشت انداختند.

این اقدام اساساً توسط ترامپ تأیید و حتی تشویق شده بود و توییتر ابزاری برای تقویت پیام های او فراهم کرد. توییتر متوجه این موضوع شد و تصمیم گرفت که نمی‌خواهد در یک کودتای سیاسی نقش داشته باشد، بنابراین ترامپ را به دلیل این موضوع و نقض مکرر قوانینش ممنوع کرد.

بسیاری با تصمیم توییتر مخالف بودند (توجه داشته باشید: فیس بوک ترامپ را نیز تحریم کرد). اما باز هم، این اولین باری نبود که توییتر شاهد استفاده از پلتفرم خود برای دامن زدن به ناآرامی های سیاسی بود. فقط این است که اکنون، در ایالات متحده، در بزرگترین صحنه ممکن، و در بحبوحه ای بود که بسیاری هنوز آن را یک «جنگ فرهنگی» بین چپ های بیدار تلقی می کنند، که می خواهند گفتار را در راستای دستور کار خود محدود کنند، و جناح راست آزادیخواه، که می خواهد بتواند هر چه دوست دارد، بدون ترس از عواقب، بگوید.

خود ماسک با تصمیم توییتر مخالف بود.

البته ایلان، بر اساس توییت‌هایش، تاریخچه مشکلات خاص خود را دارد، از جمله ” بدنام “نظر خصوصی تسلا با قیمت 420 دلارکه منجر به این شد که FCC عملاً او را مجبور به کناره‌گیری از ریاست تسلا کرد، و توییت او در سال 2018 که یک غواص غار را به پدوفیل بودن متهم کرد، علیرغم اینکه اصلاً مبنایی برای چنین ادعایی ندارد. ماسک هیچ مشکلی را با هیچکدام حتی در نگاه به گذشته ندید – و حتی تا آنجا پیش رفت که یک بازپرس خصوصی را استخدام کرد تا خاک غواص غار را کند تا کت و شلوار افترای مرد را کمرنگ کند.

آزادی بیان، همانطور که ماسک می بیند، باید او را قادر به گفتن چنین چیزی کند و مردم باید بتوانند خودشان قضاوت کنند که این به چه معناست. حتی اگر سرمایه‌گذاران را تحت تأثیر قرار دهد یا به اعتبار یک فرد بی‌گناه لطمه بزند، ماسک هیچ آسیبی در بیان چنین اظهاراتی نمی‌بیند.

به این ترتیب، جای تعجب نیست که ماسک اکنون بر بازگرداندن حساب ترامپ نظارت داشته است، زیرا بخشی از تلاش گسترده‌تر او برای براندازی سال‌ها سرکوب آزادی بیان توسط توییتر است.

و همانطور که اشاره شد، ایلان از این استفاده می کند.جنگ فرهنگی‘ به عنوان وانمودی برای به حداکثر رساندن دنبال کنندگان خود و کسب درآمد ایده آل از طریق طرح اشتراک 8 دلاری خود که به زودی مجدداً منتشر می شود.

اگر تعداد زیادی از افراد ثبت نام کنند، او می تواند وابستگی پلتفرم به تبلیغات را کاهش دهد و قوانین مربوط به گفتار در برنامه را هر طور که می خواهد وضع کند و ارتش حامیان اختصاصی خود را به پیروزی برساند – اما مسئله این است که “جنگ” ایلان فشار دادن به اینجا در واقع وجود ندارد.

اکثر کاربران توییتر نمی بینند که بین حساب های چک مارک آبی “نخبگان” و کاربران “عادی” شکاف وجود دارد. اکثریت مخالفت اساسی با مردمی که هر چیزی را که دوست دارند پست می‌کنند ندارند، و هیچ فشار گسترده‌تری از بالا برای کنترل آنچه که می‌توان به اشتراک گذاشت و نمی‌توان آن را به اشتراک گذاشت و در مورد چه کسی یا چه چیزی می‌توانید صحبت کنید وجود ندارد. تنها اقدام مهمی که توییتر در گذشته در این زمینه انجام داده است، به طور خاص برای جلوگیری از آسیب، و محدود کردن پتانسیل اقدامات خطرناکی است که ممکن است از توییت‌ها الهام گرفته شود.

در میان تمام تبلیغات «آزادی بیان»، «جنگ فرهنگی»، چیزی است که در نهایت ممکن است نادیده گرفته شود.

باز هم، فقط در گذشته است که می‌توانیم به وضوح ارتباط بین آنچه آنلاین به اشتراک گذاشته شده و آسیب‌های دنیای واقعی را ببینیم، تنها پس از سال‌ها مشاهده حباب‌های خشم در فیس‌بوک و توییتر است که همه چیز واقعا شروع به جوشیدن کرد. اکنون خطر این است که بار دیگر شاهد بزرگ‌تر شدن این حباب‌ها هستیم، و علیرغم درس‌های گذشته، علیرغم اینکه می‌بینیم چه اتفاقی می‌افتد وقتی که اجازه می‌دهیم حرکات خطرناک از طریق هر توییت و نظر مرزی رشد کنند، ماسک اتهام جدیدی را رهبری می‌کند. تا بار دیگر شعله تفرقه شعله ور شود.

که واقعاً تنها چیزی است که روزنامه نگاران و مفسران نسبت به آن هشدار می دهند. این توسط تمایلات شرکتی یا کنترل دولت هدایت نمی شود، این یک “برنامه بیدار” نیست که در رسانه های جریان اصلی تزریق می شود تا مردم را از یادگیری “حقیقت” باز دارد. به این دلیل است که ما دیده‌ایم که چه اتفاقی می‌افتد زمانی که مقررات کاهش می‌یابد، و زمانی که پلتفرم‌های اجتماعی با پتانسیل گسترده دسترسی به بدترین عناصر اجازه انتشار می‌دهند. ما می دانیم چه اتفاقی می افتد که گفتاری که ممکن است غیرقانونی نباشد، اما می تواند باعث آسیب شود، برای بسیاری از افراد بیشتر تقویت شود.

ایده‌آل آزادی بیان واقعی این است که به ما امکان می‌دهد حتی به حساس‌ترین موضوعات بپردازیم و با شنیدن همه طرف‌ها، بدون توجه به اینکه شخصاً چقدر ناخوشایند بدانیم، در موضوعات کلیدی روز پیشرفت کنیم. اما ما از تاریخ بسیار اخیر می دانیم که این محتمل ترین نتیجه کاهش پادمان های آنلاین نیست.

که نام نادرست فشار «جنگ های فرهنگی» ماسک است. در ظاهر، یک نبرد وجود دارد که باید پیروز شد، یک طرف برای انتخاب وجود دارد، یک «ما» و یک «آنها» – اما در واقعیت، اینطور نیست.

در واقع، خطر و آسیب وجود دارد. و در حالی که حساسیت‌های فرهنگی افراطی در هر دو طرف بحث وجود دارد، خطر این است که با گرفتار شدن در یک درگیری خیالی، در نهایت نشانه‌های موج خشونت‌آمیز بعدی را نادیده می‌گیریم، یا بدتر از آن.

این می‌تواند به آسیب‌های مهم‌تر از آنچه تاکنون دیده‌ایم منجر شود، و تنها کسانی که از آن سود می‌برند کسانی هستند که شعله‌های آتش را برافروخته‌اند.

Related Posts

نتیجه‌ای پیدا نشد.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست