آیا Twitter Blue می تواند به یک جریان درآمد قابل توجه برای Twitter 2.0 تبدیل شود؟ آیا همانطور که ایلان ماسک پیش بینی کرده است، اشتراک ها آینده رسانه های اجتماعی خواهند بود؟
در حال حاضر، به نظر می رسد که امیدهای اولیه ماسک برای ایجاد 50 درصد از درآمد توییتر از طریق اشتراک، کاملاً دور از انتظار است – اما شاید، روزهای اولیه است، و در نهایت، با انگیزه های کافی، افراد بیشتری برای استفاده از این برنامه هزینه خواهند کرد.
در عین حال، شاید با آمدن یک کهنه کار صنعت تبلیغات به عنوان مدیرعامل، دیگر مهم نباشد؟
شاید، اکنون، رویکرد استراتژیک توییتر در این جبهه شروع به تغییر کرده است.
برای یادآوری، در ماه نوامبر، مدت کوتاهی پس از تصاحب شرکت، ایلان ماسک چشم انداز خود را برای آینده این برنامه ارائه کرد که در میان سایر عناصر، برنامه ماسک برای دریافت اشتراک ها برای 50 درصد از کل درآمد توییتر در برخی موارد را شامل می شود. صحنه.
که یک هدف بلندپروازانه است – اگرچه اهداف بلندپروازانه نیز به نظر تخصص ایلان است.
به طور خالص، درآمد توییتر در سه ماهه دوم 2022 – آخرین به روز رسانی عملکرد آن قبل از اینکه ماسک در این برنامه به کار گرفته شود – 1.18 میلیارد دلار بود، که به این معنی است که برنامه ایلان در نهایت باعث می شود توییتر 590 میلیون دلار در هر سه ماه از اشتراک ها به دست بیاورد. اگر این تنها بر اساس خریدهای توییتر آبی باشد، این حدود 24 میلیون کاربر باید ثبت نام کنند تا 8 دلار در ماه به Elon و Co پرداخت کنند.
تا کنون، حدود 663000 نفر برای Twitter Blue پرداخت کرده اند.
بنابراین راه زیادی است – اما توییتر همچنین برنامه تأیید سازمانها را با مبلغ 1000 دلار در ماه دارد تا به جبران کمبود، همراه با اشتراکهای سازنده کمک کند، که توییتر هنوز آن را قطع نکرده است، اما در آینده این برنامه را انجام خواهد داد. .
بنابراین چیزهای بیشتری برای آن وجود دارد – اگرچه حتی با در نظر گرفتن این عناصر، باز هم دستیابی به درآمد اشتراک توییتر به رقم هدف 590 میلیون دلاری خواهد بود.
هنوز از نظر فنی امکان پذیر است و Elon و Co همچنان به اضافه کردن مشوق های بیشتری به Twitter Blue برای جذب مشترکان بیشتر ادامه می دهند. اما به نظر نمی رسد آنطور که ماسک حداقل در ابتدا امیدوار بود این اتفاق بیفتد.
آیا این بدان معناست که توییتر آبی شکست خورده است؟
دور از آن – 15.9 میلیون دلار اضافی از توییتر آبی در هر سه ماهه به وضوح قابل توجه است و به توییتر کمک می کند تا با ضررهایی که در هزینه های تبلیغاتی که در نتیجه تغییرات ماسک در برنامه مشاهده می کند مقابله کند. اما آزادی مورد نظر ایلان را در رابطه با کاهش اتکای توییتر به دلارهای تبلیغاتی، و در نتیجه کمتر کردن آن به الزامات سختگیرانه ایمنی برند، فراهم نمی کند.
بعید به نظر می رسد که درآمد اشتراک حتی یک دهم کل دریافتی توییتر را تشکیل دهد، اما با این وجود این یک جریان درآمدی است و با گذشت زمان می تواند به یک عنصر بزرگتر در ساختار مالی توییتر تبدیل شود. اما همانطور که اشاره شد، با حضور لیندا یاکارینو، مدیر صنعت تبلیغات، بهزودی بهعنوان مدیرعامل توییتر، به نظر میرسد که ماسک پرچم سفید را تا حدودی در این جبهه به اهتزاز در میآورد و قبول میکند که برنامه اولیهاش برای توییتر بلو به این صورت اجرا نمیشود. امیدوار شد.
Yaccarino بدون شک وظیفه بازسازی تجارت تبلیغات توییتر و برقراری مجدد ارتباطات را بر عهده خواهد داشت، که به ناچار شامل کنترل ها و ملاحظات ایمنی بیشتر برند نیز می شود. ماسک همچنان به آزادی بیان متعهد است و بعید به نظر میرسد که به راحتی در این زمینه نتیجه بدهد، اما جالب است که ببینیم آیا Yaccarino مجبور میشود امتیازات بیشتری در اینجا بدهد تا نگرانیهای تبلیغکنندگان در مورد قرار دادن تبلیغات را برطرف کند.
اما از کجا میرود توییتر آبی؟ خب، بعید به نظر می رسد که ایلان در این مورد گامی به عقب بردارد و روند تأیید قدیمی را بازگرداند. من فکر میکنم که به نفع توییتر است که نمایههای هویتهای پرمخاطب را که احتمالاً در معرض جعل هویت هستند، خواه پرداخت کنند یا نه، تأیید شود، اما احتمالاً باید با روند تأیید پولی آن همراه شود. ، که ماسک همچنان ادعا می کند در مورد مبارزه با هرزنامه ها و کلاهبرداران است و نه به خاطر پول زیاد.
اما اگر این درست بود، ماسک میتوانست تأیید را به صورت رایگان ارائه دهد و انبوهی از افراد جزئیات خود را در برنامه تأیید میکردند، که واقعاً ترافیک رباتها را کاهش میداد. اما همانطور که ماسک اشاره کرده است، توییتر باید به نوعی پول در بیاورد، به همین دلیل است که پیام ها در مورد تأیید صحت پولی تا حدودی پیچیده شده است.
البته، متا از رویکرد توییتر نیز کپی کرده است، تا بتواند مقداری پول نقد سریع جمع کند، که در اینجا وزن بیشتری به تفکر استراتژیک ماسک میافزاید. اما هر دو پیشنهاد ارزشی را که اکنون مدعی فروش هستند تضعیف میکنند و هیچ کدام بخش بزرگی از اکوسیستم پلتفرم کلی را تشکیل نمیدهند، مگر اینکه شرکتها استفاده از آنها را به طور کامل برای اعضایی که پرداخت نمیکنند قفل کنند.
این میتواند تأثیرات قابلتوجهی بر هزینههای تبلیغاتی داشته باشد، که همچنان برنده بزرگ است، و غیرممکن به نظر میرسد که هر یک از سازمانها با اجبار کاربران به پرداخت، خطر از دست دادن چنین بخش قابل توجهی از مخاطبان خود را داشته باشند.
باید منتظر بمانیم و ببینیم تأیید صحت برای سازمانها، همراه با اشتراکهای سازنده، چه چیزی را به همراه خواهد داشت، اما به نظر میرسد همه این عناصر با گذشت زمان کمتر مورد توجه قرار میگیرند، که در واقع، بیشتر ضرر میکنند تا مفید. حداقل تا زمانی که توییتر فرآیند را با افزودن تأیید برای کاربران پرمخاطب در کنار اعضای پولی یکسان کند – اما به عنوان یک پروژه منحصر به فرد، بر اساس اهداف اعلام شده اولیه خود، بعید است که به اهداف عالی تعیین شده اولیه برسد.