چگونه یک کسب و کار خدمات شش رقمی را از طریق حلقه های اینستاگرام رشد دادم

چگونه یک کسب و کار خدمات شش رقمی را از طریق حلقه های اینستاگرام رشد دادم

از زمانی که یادم می آید می خواستم برای خودم کار کنم. بنابراین، تازه از کالج فارغ التحصیل شدم، تصمیم گرفتم تجارت کپی رایتینگ خودم را راه اندازی کنم.

من در ابتدا بازاریابی خود را ساده نگه داشتم، تمام کارهایی را که تا به حال انجام داده ام در یک مجموعه اسناد Google قرار دادم و هر زمان که کسی گفت که به دنبال یک کپی رایتر است، پیوند را در گروه های فیس بوک پست می کردم. و این روش خیلی خوب کار کرد و به من کمک کرد هر سال 50000 تا 60000 دلار درآمد داشته باشم.

اما در نهایت، متوجه شدم که می‌خواهم برندی را توسعه دهم که قدرت ماندگاری بیشتری نسبت به من و یک سند گوگل داشته باشد. این زمانی بود که TikTok یک چیز بود، اما کسب‌وکارها هنوز واقعاً از آن استفاده نمی‌کردند و اینستاگرام به تازگی با Reels عرضه شده بود. حتی اگر ویدیو قطعاً در آن زمان روش اصلی بازاریابی در صنعت من نبود، من می‌خواستم بازاریابی را سرگرم‌کننده کنم، بنابراین تصمیم گرفتم چند قرقره ایجاد کنم و ببینم چه اتفاقی افتاده است.

اولین ویدیوی من خیلی ترسناک بود—فقط من به کلماتی اشاره می‌کنم که هنگام کپی‌رایتینگ برای برخی از صداهای معمولی از آن اجتناب می‌کنم. اما کمی کشش داشت، بنابراین به آزمایش ادامه دادم. و در عرض حدود شش ماه، ویدیوهایی ایجاد کردم که در حال پخش شدن بودند.

علاوه بر این، ویدیوهای من در حال تبدیل شدن بودند. از زمانی که کار Reels را شروع کردم، از 10000 دلار تا 35000 دلار در ماه برای کسب و کارم درآمد کسب کرده ام. حدود 80 درصد از این مشتریان به من می گویند که من را در اینستاگرام پیدا کرده اند، جایی که استراتژی اصلی من Reels است. (بقیه از ارجاعات می‌آیند.) و من همه این کارها را بدون اینکه مخاطب زیادی داشته باشم انجام داده‌ام – حتی امروز، 2400 فالوور بسیار قابل دسترس دارم.

بیشتر استراتژی Reels خود را به تنهایی از طریق آزمایش به دست آورده‌ام، و سپس با گذراندن دو دوره فوق‌العاده به آن مشروعیت بخشیدم: Rise With Reels و Reels Queens. استراتژی‌هایی را بخوانید که به موفقیت من کمک کرده‌اند، و می‌توانند به هر صاحب کسب‌وکاری کمک کنند – فارغ از صنعتی که در آن هستید یا تعداد دنبال‌کنندگانتان – با Reels رشد کند.

من کمتر روی افزایش مخاطبانم تمرکز کردم و بیشتر روی ارتباط با آنها تمرکز کردم

وقتی نوبت به رشد کسب‌وکارتان با Reels می‌رسد، در اینجا یک نکته جالب وجود دارد: موفقیت در واقع به تعداد فالوورهای شما نیست. دیده شدن تا حدی اهمیت دارد، اما، مگر اینکه بخواهید یک تأثیرگذار باشید، توصیه می‌کنم کمتر روی تعداد بازدیدها و تعداد فالوورها تمرکز کنید و بیشتر روی جذب فالوورهای مناسب و ارتباط عمیق با آنها تمرکز کنید.

مطمئناً وقتی به 1000 فالوور رسیدم هیجان زده بودم. اما، برای من مهمتر بود که آنها بودند هم راستا پیروان به جای تمرکز بر رشد سریع کانال، روی ایجاد محتوایی کار کردم که عمیقاً با مخاطبان هدف من ارتباط برقرار کند و آنها را تبدیل کند. و با توجه به اینکه من یک ارائه دهنده خدمات با قیمت بالا هستم، برای خرید واقعی به این همه نیاز ندارم. اگر تعداد انگشت شماری از مردم 5000 دلار در ماه برای کپی وب خود خرج کنند، وضعیت من خوب است.

ذخیره ها و نظرات در این قرقره به من نشان می دهد که ارزش ارائه می کنم و با مخاطبان هدف خود ارتباط برقرار می کنم – این احتمال را افزایش می دهد که آنها در آینده به من فکر کنند تا با آنها کار کنم.

به‌جای اینکه برای سرعت بخشیدن به رشد روزی چندین قرقره ارسال کنم (در حالی که سعی می‌کنم کسب‌وکاری را در کنار آن راه‌اندازی کنم)، من همیشه حداکثر دو تا چهار بار در هفته پست می‌گذارم و بر این تمرکز کرده‌ام که این قرقره‌ها چقدر هدفم را جذب می‌کنند. حضار. و این یک تمایز مهم است. افتادن در تله هایی که در آن مخاطبان زیادی را جذب می کنید بسیار آسان است، اما همین است اشتباه حضار. به عنوان مثال، اگر بخواهم محتوایی در مورد اینکه یک کپی رایتر چگونه است ایجاد کنم، احتمالاً تعداد زیادی فالوور کپی‌رایتر را به دست می‌آورم که هیچ‌کدام نمی‌خواهند من را استخدام کنند. من همچنین به قرقره های شرم کردن مشتری اعتقادی ندارم، زیرا نمی توانم تصور کنم که مشتریان بالقوه پس از دیدن آن هیجان زده شوند که با من کار کنند.

اکنون، هر زمان که یک Reel ایجاد می‌کنم یا یک عنوان می‌نویسم، از خودم می‌پرسم: آیا مشتری هدف من این را می‌بیند و می‌گوید: «بله، او کسی است که می‌خواهم استخدام کنم»؟

من همیشه نمی فروشم، اما مراقب تبدیل ها هستم

حتی اگر تبدیل ها برای من مهم هستند، من دائماً در Reels خود نمی فروشم. اگر دائماً به مردم بفروشید، کارساز نخواهد بود، زیرا آنها احساس نمی کنند به گونه ای با شما مرتبط هستند که انگیزه خرید داشته باشند. به طور مشابه، اگر همیشه خنده دار باشید، یک کمدین واقعا عالی خواهید بود که چیزی نمی فروشد. شما باید تعادلی بین این دو پیدا کنید.

من به طور کلی قصد دارم در حدود 70 درصد قرقره های خود ارزش قائل شوم و سپس در 30 درصد دیگر تبلیغاتی بیشتری داشته باشم. اما حتی زمانی که می‌خواهم فروش داشته باشم، آن را به ارزش ارائه می‌دهم: به عنوان مثال، ممکن است در مورد آن لحظه که سه ساعت روی همان صفحه از نسخه کار می‌کردید و به آن نیاز دارید، نگاهی کوتاه بیاندازم. یک مادرخوانده پری بیاید و شما را نجات دهد، و سپس من مادرخوانده پری خواهم بود که وارد می شود.

برای کمک به حفظ احساس شخصی‌تر به جای فروش، معمولاً از مردم می‌خواهم که با یک کلمه جادویی یا شکلک‌های خاص وارد DM من شوند تا اطلاعات بیشتری دریافت کنند. (قبلاً به صورت جداگانه پاسخ می‌دادم و اکنون از یک ربات چت Manychat استفاده می‌کنم تا آنها را در فرآیند فروش راهنمایی کنم.) این احساس دوستانه‌تر و کمتر استرس‌زا نسبت به کلیک کردن بر روی پیوند در بیو و مجبور به بررسی وب‌سایت می‌کند و خستگی خریدار را کاهش می‌دهد. همچنین روند فروش من را آسان‌تر می‌کند—من بسیاری از مشتری‌ها را در DM‌هایم امضا کرده‌ام، زیرا آنها قبلاً از محتوای من خریداری شده بودند، و سپس فرآیند را از آنجا بسیار ساده کردم.

در پایان هر ماه، من دوست دارم به تجزیه و تحلیل های خود به طور کلی نگاه کنم تا مطمئن شوم که تعادل مناسبی بین ارائه ارزش و فروش ایجاد می کنم. به عنوان مثال، اگر متوجه شوم که تعامل خوبی دارم اما فروش من در این ماه کم است، محتوای فروش خود را برای ماه آینده کمی افزایش خواهم داد.

بنابراین بسیاری از صاحبان مشاغل مبتنی بر خدمات در فکر راه‌هایی برای تجسم کاری که انجام می‌دهند یا تبدیل آن به یک حلقه سرگرم‌کننده و سرگرم‌کننده، با مشکل مواجه می‌شوند. در نهایت، من فکر می‌کنم همه ما تخصص و مشاهداتی داریم که برای کسی جالب خواهد بود، فقط موضوع این است که جایگاه خود را پیدا کنید و خودتان را روی آن قرار دهید.

یکی از فعالیت هایی که به من کمک کرد نوشتن تمام موضوعاتی بود که به آنها اهمیت می دادم و می خواستم به عنوان یک کپی رایتر روی آنها تمرکز کنم و سپس الگوها را پیدا کردم و چیزها را در دسته ها گروه بندی کردم. این فرآیند به من کمک کرد تا ستون‌های محتوایی را که تا به امروز استفاده می‌کنم توسعه دهم:

  • تریلر نمونه کارها برای نشان دادن پروژه های مشتری
  • ویدیوهای آموزشی درباره صدای برند و استراتژی پیام رسانی
  • طرح های خنده دار برای کمی طنز
  • ویدیوهایی که به مردم کمک می کند با من به عنوان یک شخص ارتباط برقرار کنند. و
  • محتوا برای راه اندازی پیشنهادهای جدید.

تقریباً هر یا دو ماه یک بار، چند روز را صرف فیلم‌برداری 30 قرقره می‌کنم: یک روز تمام ایده‌هایم را یادداشت می‌کنم، روز بعد همه چیز را فیلم‌برداری می‌کنم، و سپس یک روز دیگر را صرف ویرایش و نوشتن شرح‌ها خواهم کرد (در حالی که تماشا می‌کنم. فروش غروب یا یک تلویزیون پس زمینه سرگرم کننده دیگر). به این کار دسته بندی محتوا می گویند.

من همچنین دوست دارم هر از گاهی ویدیوهای صوتی یا رقص پرطرفدار را به کار ببرم، اما همیشه در روزهای فیلمبرداری نمی‌دانم چگونه می‌خواهم آن‌ها را به کسب و کارم مرتبط کنم. برای آن‌ها، من اغلب فقط همگام‌سازی لب را ضبط می‌کنم یا خودم را مجبور می‌کنم که حرکات رقص را میخکوب کنم، و بعداً بفهمم که متن روی صفحه باید چه باشد، و به این فکر می‌کنم که چگونه می‌توانم این لحظه خنده‌دار را به پیام‌های اصلی یا پیام‌هایم مرتبط کنم. ارزشی که ارائه می کنم

در مجموع، من حدود 15 تا 20 ساعت در ماه را صرف ایجاد این قرقره ها برای کسب و کار خود می کنم – که بد نیست با توجه به اینکه اساساً تمام سرمایه گذاری بازاریابی من است. به علاوه، این کار سرگرم کننده است! یک خروجی بازاریابی که برای من لذت بخش است، ارتباط با مخاطبان من است، و در واقع تبدیل به یک معادله برنده برای تجارت من تبدیل شده است.

Related Posts

نتیجه‌ای پیدا نشد.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست