درست بیش از یک سال پیش، من به صفوف در حال رشد حرفه ای ها پیوستم که موقعیت های حقوقی را پشت سر گذاشتند تا به طور تمام وقت در کارهای جانبی خود شرکت کنم. در آن زمان، میدانستم که در یک سال پرفراز و نشیب و رشد حرفهای تسریع شدهام – اما هنوز اینطور نبودم. کاملا برای اینکه سال چگونه پیش خواهد رفت آماده شده است.
در ماههای پس از آن، کسبوکار من در زمینه کپینویسی مستقل شش رقمی شد، بنابراین میتوان گفت که جهش ایمان من نتیجه داد. با تکامل سال، جایگاه خود را پیدا کردم، اما در این راه درسهای غیرمنتظرهای آموختم. اگر شلوغی کناری شما در راه تبدیل شدن به شلوغی اصلی شماست، اینها چیزهایی است که آرزو می کردم یک سال پیش بدانم!
“تعطیلات کاری” تعطیلات نیست – فقط مرخصی بگیرید!
زمانی که رویای زندگی آزاد خود را می دیدم، “تعطیلات کاری” یکی از امتیازات اصلی بود که منتظرش بودم. فکر میکردم شگفتانگیز است که فریلنسرها میتوانند لپتاپهای خود را بستهبندی کنند، جت در سراسر جهان داشته باشند، و از هر کجا و در هر زمان کار کنند. من نمیتوانستم منتظر بمانم تا از فهرست سطل سفرم از مقصدهای جدید عبور کنم—بدون نیاز به PTO.
معلوم می شود که آسان است – شاید هم آسان – وقتی قوانین را تنظیم می کنید، کار و اوقات فراغت را با هم ترکیب کنید. امسال، یاد گرفتم که تعطیلات کاری در واقع بدترین قسمت کار و بدترین قسمت تعطیلات است. بهجای نسخهای که در ذهن داشتم، متوجه شدم که کار کردن از یک مکان جدید بیشتر به این معنی است که «تعطیلات» من هرگز واقعاً به تعطیلات تبدیل نمیشود.
به جای مخلوط کردن کار و لذت، اکنون ترجیح میدهم کار را به یکباره انجام دهم و تعطیلات کوتاهتری داشته باشم که واقعاً مرخصی است. اگر در کار کردن در محیطهای مختلف عالی هستید و فکر میکنید میتوانید از موقعیت مکانی جدید خود در ساعات تعطیل لذت ببرید، آن را امتحان کنید و ببینید چه اتفاقی میافتد. اما اگر در کارهای روتین پیشرفت می کنید و دوست دارید تعطیلات را مانند تعطیلات احساس کنید، جدا نگه داشتن آنها راحت تر است.
درس آموخته شده: فقط به خاطر شما می توان کار از هر جایی به معنای شما نیست باید!
رشد همیشه خطی نخواهد بود
قبل از اینکه کار تمام وقتم را ترک کنم، کار کناری من چندین ماه متوالی رکوردشکنی داشت. به راحتی می شد باور کرد که مسیر ادامه خواهد یافت، اما اینطور نشد. به جای اینکه به افزایش درآمدم در هر ماه ادامه دهم، در چند ماه اول سفر انفرادی ام به یک پلاتو رسیدم. در اواخر سال، من حتی چند ماه از کندترین ماههایم را تا به امروز سپری کردم.

با نگاهی به گذشته، منطقی است که رشد من با گذشت زمان بی ثبات تر بود. هنگامی که کار جدیدی را شروع می کنید، هر پیشرفت کوچک یا افزایش دانش می تواند تأثیر زیادی بر رشد و درآمد شما داشته باشد. اما هرچه بیشتر از آن درسهای کوچک خارج میشوید، فشار دادن هر ماه سختتر میشود. و این اشکالی ندارد! اکنون، ترجیح میدهم به جای درآمد ماهانه به درآمد سه ماهه نگاه کنم تا مقداری از این نوسانات ماه به ماه را در نظر بگیرم.
روند اعداد سه ماهه من مثبت است، بنابراین من زیاد نگران یک ماه کاهشی اینجا و آنجا نیستم. نگاه کلنگر به هر فصل به من کمک میکند تا متوجه روندهای فصلی باشم (برای مثال، کسبوکار من در تابستان کندترین کار را دارد)، بدون اینکه اهدافم ضربه بزرگی بخورد، مرخصی بگیرم و به استراتژیهای رشدی متعهد شوم که ممکن است فوراً نتیجهای نداشته باشند. هرچه صنعت شما بی ثبات تر باشد، من یک جدول زمانی طولانی تری را برای ارزیابی موفقیت توصیه می کنم.
رفاه شما یک دارایی تجاری است
در حالی که من در حال ساختن برنامه جانبی خود بودم، آنقدر روی رشد متمرکز بودم که خودم را به زمین دویدم و سعی کردم همه چیز را درست کنم. من یک هدف مشخص به عنوان خط پایان خود داشتم: کسب درآمد به همان اندازه (یا بیشتر) از دستمزدم. در نتیجه، من اغلب روزها 12 ساعت کار می کردم تا به آن نقطه عطف برسم و در عین حال به کار تمام وقت خود ادامه می دادم.
این تعهد ممکن است برای مدتی خوب باشد، اما برای پایداری طراحی نشده است. اکنون که به کسب و کارم برای مدت طولانی متعهد شده ام، رفاه من یکی از عواملی است که تعیین می کند آیا موفق می شوم یا نه. اگر دچار سوختگی شوم و عقب بیفتم، کارم لطمه می زند—و هیچ کس دیگری نیست که این سستی را از بین ببرد. حفظ سلامتی خودم و اولویتبندی تعادل، کلیدهایی است که میتوانم در درازمدت حضور پیدا کنم و بهترین کارم را به مشتریانم ارائه دهم.
غذای آماده من؟ لیوان خودت را پر کن مانند شما بهجای اینکه منتظر بمانید تا زمانی که فرسوده شوید (یا به یک معیار موفقیت دلخواه) برسید، به اهداف تجاری خود میرسید تا استراحت خود را «کسب» کنید. وقتی کسب و کار خود را اداره می کنید، یک ماراتن است، نه دوی سرعت!
لازم نیست 9 تا 5 ساعت استاندارد را رعایت کنید
وقتی کار تمام وقتم را رها کردم تا خودم را ترک کنم، می دانستم که 9 تا 5 ساعت برنامه کاری ایده آل من نیست. با وجود این، احساس میکردم «قرار است» چه کار کنم، بنابراین هفتهها قبل از اینکه متوجه شدم میتوانم قوانین خودم را وضع کنم، خودم را مجبور کردم به آن جدول زمانی بپردازم.
من شخصاً با یک قسمت از کار در صبح زود، یک استراحت طولانی (و اغلب یک چرت زدن!) در بعد از ظهر، و یک قسمت دیگر از کار در اواخر روز بهترین کار را انجام می دهم. من هرگز در زمان کسادی بعدازظهر در دفتر کارساز نبودم، بنابراین اکنون آن را به عنوان زمان استراحت از قبل برنامه ریزی شده در برنامه خود قرار می دهم.

از زمانی که این برنامه را اتخاذ کردم، نسبت به مسیر 9-5 بسیار سازنده تر هستم. و در واقع کمتر کار می کنم. من قطعاً باید برنامه خودم را زودتر در فرآیند انتقال اجرا می کردم.
هنگامی که برنامه خود را تنظیم می کنید، مهم است که به این فکر کنید که چه زمانی بهترین کار خود را انجام می دهید، چه اولویت های دیگری را می خواهید در روز خود بگنجانید، و چه زمانی مشتریان ممکن است انتظار داشته باشند از شما بشنوند. اگر این به 9 تا 5 روز کاری منجر شود، عالی است – اما ممکن است اینطور نباشد. بهترین بخش داشتن یک کسب و کار این است که کتاب قوانین مربوط به آنچه را که «قرار است» به طور کلی انجام دهید، کنار بگذارید. در عوض، به این فکر کنید که واقعاً چه چیزی برای شما و زندگی شما بهترین کار را انجام می دهد و شیوه های تجاری خود را بر اساس آن تنظیم کنید.
افکار نهایی
در نهایت، این یک سال هیجان انگیز رشد شخصی و حرفه ای بود و من به این زودی از سبک زندگی انفرادی خود دست نمی کشم. اما، برای سال پیش رو، کارها را کمی متفاوت انجام خواهم داد: تعطیلات واقعی را بگذرانم، روی رشد سه ماهه تمرکز کنم، روی رفاه خودم سرمایه گذاری کنم، و برنامه 9-5 را کنار بگذارم.
اگر شما ساید hustle تقریبا برای لیگ های بزرگ آماده است، از اشتباهات من درس بگیرید و این درس ها را زودتر اجرا کنید. قول می دهم از این کار خوشحال خواهید شد!