چگونه با خودم بودن 10000 فالوور در لینکدین به دست آوردم

چگونه با خودم بودن 10000 فالوور در لینکدین به دست آوردم

وقتی کسب و کارم را شروع کردم – Revel Impact، یک مشاوره جامع در محیط کار – متوجه شدم که لینکدین بخشی از استراتژی بازاریابی و توسعه کسب و کار من خواهد بود. لینکدین مکانی طبیعی برای ارتباط با مشتریان است زیرا بستری برای حرفه ای ها است. اما تاثیر لینکدین بر رشد کسب‌وکار من زمانی که شروع به معرفی خودم به روشی معتبر کردم، عمیق‌تر شد.

صبحی که همه چیز تغییر کرد، روز سرگرم کننده ای نبود: وقتی برای شروع روز کاری خود به یک کافی شاپ می رفتم، زنی تصمیم گرفت به من توهین های مبهم و تهدیدآمیز و بسیار ترسناک لزبین را به من پرتاب کند. چیز خارق‌العاده‌ای نبود – این اولین باری نبود که این اتفاق می‌افتاد و آخرین بار هم نبود – اما وقتی نشستم تا تلاش کنم و کار کنم، نمی‌توانم حرف‌های او را از ذهنم بیرون کنم.

یکی از وظایف من برای امروز صبح نهایی کردن یک پست لینکدین بود. من قبلاً یک پیش نویس داشتم، اما تعجب کردم: آیا باید به جای آن درباره این تجربه پست بگذارم؟ این به وضوح بر توانایی من برای کار تأثیر می گذاشت و بنابراین به لینکدین مرتبط بود – اما آیا خیلی شخصی بود؟ در حالی که قبلاً در مورد موضوعات مشابه پست می گذاشتم، قبلاً این موضوع را مشخص نکرده بودم یا در مورد زندگی شخصی خود به اشتراک گذاشته بودم. من همدردی نمی‌خواستم، پس چگونه می‌توانستم به گونه‌ای پست بگذارم که سازنده باشد؟ مشتریان من اگر آن را ببینند چگونه پاسخ می دهند؟

تصمیم گرفتم پستش کنم در ابتدا مانند یک پست معمولی بود – تعداد انگشت شماری از واکنش ها و نظرات – اما در چند ساعت بعد، این پست چند هزار واکنش، بیش از 500000 برداشت و صدها نظر را به همراه داشت.

در حدود چهار ماه آینده، حضور من در لینکدین از 1000 فالوور به 10000 افزایش خواهد یافت. (در حال نوشتن، من در حال حاضر در حدود 14000 هستم و صدای برتر لینکدین در سال 2022 هستم.) حدود 90 درصد از سرنخ های کسب و کار من از طریق پست های لینکدین می آیند. من فقط از لینکدین بیش از 40000 مکالمه سخنرانی را تضمین کرده ام. از من دعوت شده است تا در حدود دوازده پادکست صحبت کنم. من دعوت نامه ای برای نوشتن برای هاروارد بیزینس ریویو در یک پیام لینکدین دریافت کردم و اخیرا اولین مقاله ام منتشر شد. یک ناشر حتی از طریق لینکدین تماس گرفته است تا از من بپرسد که آیا می خواهم کتابی بنویسم

بنابراین، چگونه همه این اتفاق افتاد؟

من یک استراتژیست برند یا بازاریاب نیستم. من هیچ پلتفرم رسانه اجتماعی دیگری به جز لینکدین ندارم. من پلتفرمم را بیشتر با خودم ساختم. در اینجا ستون هایی وجود دارد که به راهنمایی استراتژی محتوای من کمک می کند. امیدوارم که آنها بتوانند به همان اندازه که برای کسب و کار من متحول کننده بازی باشند.

من روی داستان هایی تمرکز می کنم که با تصویر بزرگتر ارتباط دارند

بسیاری از محتوای ما در لینکدین به‌عنوان یک مشاوره تنوع، برابری و مشارکت، اهمیت این که در محل کار خود هستیم را برجسته می‌کند و منابع یا نکات ملموسی را برای ایجاد مکان‌های کاری که کسب و کار و افراد در آن شکوفا می‌شوند، ارائه می‌کند. با این حال، متوجه شده ام که وقتی این توصیه ها ریشه در داستان سرایی دارند، پست ها تاثیر بسیار بیشتری دارند.

به عنوان مثال، اخیراً می خواستم پستی در مورد انگی که در مورد درخواست مسکن برای معلولان وجود دارد، بنویسم. می‌توانستم به سادگی بنویسم «به افراد معلول مسکن بدهید»، اما این موضوع چندان تاثیرگذار نبود. درعوض، پست لینکدین من بر لحظه خاصی که در فرودگاه داشتم متمرکز شد و از آن برای نشان دادن نکته ای که می خواستم بیان کنم استفاده کرد. با جذب مردم با یک داستان، آنها می توانند بهتر با تجربه انسانی پشت نکته ای که من می خواهم بیان کنم، ارتباط برقرار کنند، حتی اگر این تجربه ای نباشد که خودشان داشته اند. این پست در حال حاضر 950000 بازدید دارد، من 8 سرنخ ورودی، 2500 دنبال کننده جدید و 3 درخواست برای صحبت در پادکست از این یک پست دریافت کردم.

وقتی در حال طوفان فکری برای پست‌های لینکدین هستم، یک روند یا نقطه را برای برجسته کردن انتخاب می‌کنم و سپس یک لحظه خاص و معنادار برای مثال زدن آن پیدا می‌کنم. برای اینکه داستانی معنادار باشد، لازم نیست چیزی زندگی را تغییر دهد. برای مثال، اگر یک وب‌سایت جدید را معرفی می‌کنید، به احساس خود در لحظه قبل یا بعد از فشار دادن انتشار فکر کنید. به مکالمه ای که با توسعه دهنده داشتید فکر کنید. یک لحظه خاص را برای جذب مخاطب خود انتخاب کنید.

لینکدین یک پلتفرم حرفه ای است، اما حرفه ای ها مردم هستند و مردم به داستان ها متصل می شوند. آنها خود را در لحظاتی که شما توصیف می کنید می بینند و با آنها ارتباط برقرار می کنند. آنها می خواهند به شما اطلاع دهند که از طریق نظر دادن و واکنش با شما ارتباط برقرار می کنند – و به این ترتیب پست های شما مورد توجه قرار می گیرند.

من بهترین شیوه های خودم را انجام داده ام

تعداد زیادی «متخصص» در لینکدین وجود دارند که نکات برتر خود را برای جلب مشارکت به اشتراک می گذارند. اما، پس از مدتی دنبال کردن آنها، متوجه شدم که اکثر افرادی که توصیه می کنند، مردان سیس جندر، سفیدپوست و عصبی هستند. نحوه ارسال آنها در لینکدین برای خود اوتیسم، ترنس، یهودی و عجیب من کارساز نیست.

دریافتم که بهترین راه برای موفقیت من در لینکدین این است که بهترین شیوه های خودم را ایجاد کنم که بتواند به طور مداوم ظاهر شوم، اما به روشی که برای من امکان پذیرتر باشد. این شامل:

  • ارسال دو بار در هفته همزمان: لینکدین به کاربران برای ثبات پاداش می‌دهد، اما می‌دانستم که هرگز نمی‌توانم هر روز پست بگذارم. من همچنین می‌دانستم که تلاش برای تعیین زمان بهینه ارسال پست باعث استرس من می‌شود. در عوض، من هر سه‌شنبه و پنج‌شنبه ساعت 11:30 صبح پست می‌گذارم زیرا این چیزی است که برای من مفید است. حتی اگر بهینه ترین زمان نباشد، می توانم آن را به طور مداوم انجام دهم – که بهتر از انجام ندادن آن است.
  • تعامل با پست ها در بلوک های زمانی: الگوریتم لینکدین به میزان تعاملی که پست شما در دو ساعت اول دریافت می‌کند نگاه می‌کند تا تعیین کند که در روزها و هفته‌های آینده چقدر جذب خواهد شد. هر چه تعامل بیشتر شود، افراد بیشتری آن را خواهند دید. بنابراین، من در دو ساعت اول به این پست توجه زیادی می‌کنم و به هر نظر پاسخ می‌دهم – اما بعد استراحت می‌کنم تا به خود اوتیستیک و درونگرام استراحت بدهم. بعد از این دو ساعت اول، من بلوک های زمانی دارم که لینکدین را چک می کنم تا به نظرات و پیام ها پاسخ دهم.
  • رد شدن از تقویم محتوا برای یادداشت برداری مشاهده ای: من سعی کرده‌ام یک تقویم محتوا برای توسعه پست‌ها نگه دارم، اما نمی‌توانم آن را حفظ کنم. به جای آن، بهتر است یک سند در حال اجرا از مشاهدات و یادداشت‌ها برای لینکدین نگه دارم. وقتی آماده نوشتن هستم، به نکته خاصی که می‌خواهم اشاره کنم فکر می‌کنم، سطل‌های موضوع کلی خود را بررسی می‌کنم و سپس از یادداشت‌هایم برای ساختن پست استفاده می‌کنم.
  • ایجاد یک قالب پست: برای کمک به ایجاد محتوا، ساختار خود را برای هر یک از پست‌هایم ایجاد کردم. من با یک لحظه معنادار شروع می کنم، سپس به تفصیل می پردازم و زمینه را ارائه می کنم. در مرحله بعد، منابع، نکات یا پیشنهادهایی را ارائه می‌دهم و مستقیماً مخاطبانی را که با آنها صحبت می‌کنم فرا می‌خوانم (مثلاً برای کسانی که ناتوانی‌های ناوبری در محل کار یا متخصصان DEI دارند). در نهایت، با یک فراخوان نرم به عمل پایان می‌دهم (مثلاً از من دعوت کنید تا با تیم خود صحبت کنم یا برای کسب اطلاعات بیشتر تماسی را برنامه‌ریزی کنید). داشتن یک ساختار ساده باعث می شود که من معمولاً کمتر از دو ساعت در هفته را صرف ایجاد محتوای لینکدین می کنم.

اینها بهترین روش هایی هستند که برای من کارساز هستند، اما ممکن است دقیقاً برای شما کارساز نباشند. من بر اساس آزمون و خطا ایجاد کردم تا ببینم چه چیزی به من اجازه می دهد که سازگار باشم و محتوایی ایجاد کنم که برایم مناسب باشد. من شما را تشویق می کنم که از این بهترین شیوه ها به عنوان یک راهنما برای ایجاد خود استفاده کنید.

من در مورد آنچه که “باید” در لینکدین باشد تجدید نظر کرده ام

همانطور که در بالا ذکر کردم، ایده به اشتراک گذاشتن برخی از لحظات آسیب پذیرتر یا شخصی ام در لینکدین در ابتدا اعصاب خردکن بود – به نظر نمی رسید آن داستان ها متعلق به این شبکه حرفه ای باشد. اما متوجه شده ام که این ایده که مرز سختی بین زندگی شخصی و حرفه ای ما وجود دارد هرگز درست نبود. ما همیشه خودمان را کامل به کار می بردیم، فقط در مورد آن صحبت نمی کردیم.

به این نتیجه رسیده ام که به اشتراک گذاشتن تأثیر تجربیات شخصی من در محل کار، یک نقطه قوت است، نه یک ضعف. مردم مرا استخدام می کنند زیرا با داستان من ارتباط برقرار می کنند، از دانستن ارزش های من قدردانی می کنند، و به من اعتماد می کنند زیرا من می خواهم باز باشم.

من هم پیداش کردم است امکان به اشتراک گذاشتن تجربه شخصی خود در حالی که هنوز مرزها دارید. به عنوان مثال، زمانی که من در مورد ترنس بودن پست می گذارم، اغلب در مورد موانعی است که با آن روبرو هستم، واکنش مردم به من، یا منابعی که برای موفقیت به آن نیاز دارم. خیلی به ندرت به احساس من نسبت به ترنس بودن یا تغییر تجربه شخصی ام مربوط می شود. من احساس آسیب‌پذیری نمی‌کنم، زیرا تمرکز من روی خودم یا نیازم به پردازش نیست – این استفاده از تجربیات شخصی‌ام برای برجسته کردن کارهایی است که مردم می‌توانند برای حمایت از جوامع ترنس در محل کار و هر جای دیگر انجام دهند.

همه ما داستان های منحصر به فردی داریم. شاید شما یک مراقب یا یک والدین باشید. شاید شما در یک شهر کوچک بزرگ شده اید. شاید شما تنها زن تیم خود باشید و برای چندین دهه بوده اید. تجربیات شما هر چه که باشد، متعلق به لینکدین است. آنها نحوه کار شما را شکل می دهند. خود بودن به شما کمک می کند پلتفرم خود را رشد دهید و به شما کمک می کند تا کسب و کار خود را بسازید. ما واقعاً نمی‌توانیم کسی جز خودمان باشیم – پس چرا آن را در آغوش نگیریم؟

Related Posts

نتیجه‌ای پیدا نشد.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
فهرست