“دستم می لرزد. چگونه می توانم نقاشی کنم؟”
این DM ساده ای که در اواخر یک شب از یک دانش آموز دریافت کردم منجر به یک پست اینستاگرامی شد که نه میلیون بازدید داشت و فقط در سه ماه فالوورهای من را دو برابر کرد.
این نوع ویروسی بودن همیشه برای من عادی نبود. زمانی که بیش از 15 سال پیش به عنوان یک تصویرگر و هنرمند حرفه ای شروع به کار کردم، برای مدت طولانی رسانه های اجتماعی را نادیده گرفتم. اما زمانی که شروع به تدریس هنر در Skillshare کردم، میدانستم که برای کمک به موفقیت در کلاسهایم نیاز به افزایش تعداد دانشآموزان دارم. بنابراین، من به طور معمول شروع به ارسال طرح هایی که روی آنها کار می کردم و تیزرهای کلاس هایم را گذاشتم، و از اینکه در حدود شش ماه به 7000 فالوور رسیدم شگفت زده شدم.
با دیدن این کشش، شروع کردم به عمدتر شدن پستهای اینستاگرامم، آزمایشهایی با تصاویر، کپشنها و موارد دیگر برای کمک به پیدا کردن فالوورهای مناسب و درگیر نگه داشتن آنها. در نهایت، من را به پست برنده بالا هدایت کرد – به علاوه استراتژی که تا به امروز از آن استفاده می کنم.
اینستاگرام ابزاری ضروری برای رونق بخشیدن به هنر من از لحاظ خلاقیت و تجارت بوده است. به لطف افرادی که با پستهای رسانههای اجتماعی من مواجه شدند، از همکاری رویایی با برندهایی مانند نتفلیکس و تامبو تا اولین معامله کتابم، فرصتهایی را که هرگز تصور نمیکردم، به دست آوردم. به معنای واقعی کلمه حرفه هنری من را تغییر داد.
اما بدون چالش نیست. نیاز به پست کردن مداوم میتواند یک تخلیه خلاقانه در بالای کار واقعی من باشد. علاوه بر این، اینستاگرام به قدری اشباع شده است که به سختی می توان آن را برجسته کرد. و پس از آن، فقط برای افزایش مخاطب کافی نیست – شما باید آنها را درگیر نگه دارید.
اما راههایی پیدا کردهام که هم برای خودم و هم برای مخاطبانم کار کند. اکنون با بیش از 70000 فالوور در اینستاگرام، من همچنان از این استراتژی استفاده میکنم تا حداقل زمان خود را در رسانههای اجتماعی صرف کنم و در عین حال بیشترین ارزش را از آن کسب کنم. برای یادگیری بهترین روشهای من برای جذب فالوورهای بیدردسر در اینستاگرام، ادامه دهید تا بتوانم زمان بیشتری را برای کارهای هنری خود صرف کنم – و کل تجارت من میتواند موفق شود.
من مجموعه محتوا را در فرآیند خلاقانه منظم خود ادغام می کنم
بنابراین بسیاری از صاحبان مشاغل، پست کردن در رسانه های اجتماعی را به عنوان یک بار سنگین می بینند، و برای مدتی من نیز این کار را انجام دادم. بالاخره مهمترین کار من هنرسازی است، درست است؟ من نیز در برابر اینکه مجبور باشم برای تبلیغ آن وقت بگذارم مقاومت کردم.
همه چیز زمانی تغییر کرد که رسانههای اجتماعی را ابزاری دیدم که به من کمک میکند از این رویای یک هنرمند موفق حمایت کنم، نه اینکه من را از انجام کاری که دوست دارم بازدارد.
بنابراین، شروع کردم به فکر کردن در مورد اینکه چگونه هر چیزی که به صورت آنلاین پست میکنم میتواند از کاری که میخواهم وقتم را صرف آن کنم پشتیبانی کند: ساختن هنر، به اشتراک گذاشتن علاقهام و تشویق دیگران به ایجاد. علاوه بر این، شروع کردم به فکر کردن در مورد اینکه چگونه تمرین خلاقانه روزمره من می تواند به پست های جذاب تبدیل شود و روند به اشتراک گذاری یکپارچه تر و سرگرم کننده تر شود.
این فلسفه منجر به یکی از قوانین مورد علاقه من برای جمع آوری پست های محتوا شد: ایجاد نکن، سند! هر زمان که روی یک پروژه حرفهای کار میکنم یا در استودیوی خود مشغول بازی هستم، همیشه سعی میکنم چند عکس یا ویدیوی کوتاه بگیرم. من تجهیزاتی را در دسترس دارم تا این کار را آسان کنم (دوربین DSLR برای عکسهای در حال کار، آیفون پرو روی سه پایه بازوی مفصلی برای فیلمبرداری، نور حرفهای تا بتوانم عکسهای مشابهی را در هر زمان از شبانه روز بگیرم) و سعی میکنم برنامهریزی کنم. قبل از شروع کار از چه چیزی می خواهم فیلم بگیرم. به این ترتیب، من همیشه یک کتابخانه از محتوایی دارم که بتوانم از آن استخراج کنم و وقت گرانبها یا انرژی خلاقانه من را نمی گیرد.
من از یک ساختار مشابه برای هر پست استفاده می کنم تا انتشار را آسان کنم
برای اینکه رسانه های اجتماعی احساس باری نداشته باشند، پست کردن خود به خود وسوسه انگیز است. گاهی اوقات وقتی ایدهای مطرح میشود، این کار را انجام میدهم، اما بیشتر اوقات متوجه میشوم که داشتن یک ساختار کاملاً تعریف شده منجر به تعامل بهتر با مخاطب میشود و به من کمک میکند هویت برند منسجمی داشته باشم.
پس از چندین ماه اصلاحات کوچک در پستها و توجه به دادهها و بازخورد در نظرات، به پست زیر رسیدم که فالوورهای من را دوبرابر کرد و امروز همچنان علاقهمندان به هنر جدید را به همراه دارد. از آن زمان به عنوان الگویی برای پست های من در حال پیشرفت تبدیل شده است. در اینجا ساختار معمولی است که من برای ایجاد یک پست اینستاگرامی استفاده میکنم که در طول زمان تعامل داشته باشد و مرتبط باقی بماند.

1. تصویری خیره کننده
دریافتهام که ویدیوهای کوتاه/قرقرهها یا پستهای چرخ فلکی که زوایای مختلف یک کار را نشان میدهند یا در یک آموزش کوتاه قدم میزنند بهترین عملکرد را دارند. من از این گرم کردن قلم مو در حین انجام یک کارگاه برای فیلمبرداری کردم ImagineFX مجله پس از ارسال آن در استوری هایم و دریافت پاسخ بسیار زیاد، تصمیم گرفتم آن را در فید نیز پست کنم. (این می تواند یک راه عالی برای آزمایش تعامل محتوا قبل از اینکه به یک پست فید متعهد شوید.)
2. یک عنوان مرتبط
چه پاسخ دادن به یک سوال یا ارائه الهام باشد، من همیشه اطمینان میدهم که زیرنویسهایم ارزش ارائه میکنند، و سعی میکنم نمونههای منحصربهفردی را درج کنم تا پستهایم را از بقیه متمایز کنند. در اینجا، من اشاره میکنم که چگونه چارلز شولز، خالق کمیکهای چارلی براون، با دستهای لرزان دست و پنجه نرم میکرد و در واقع آن را در سبک خود ادغام کرد – اطلاعاتی که هم الهامبخش و هم آموزشی است!
من همچنین دوست دارم زیرنویسها را با صدای واقعی و اشتیاق خود القا کنم تا دانشآموزان بتوانند با من به عنوان یک شخص و نه فقط کار من ارتباط برقرار کنند. حتی اگر اعلامیه ای در مورد یک کلاس یا رویداد باشد، سعی می کنم مقداری طنز یا لمس انسانی دیگری را در آن قرار دهم. این به من کمک می کند تصور کنم که دارم فقط با چند نفر از خلاقان صحبت می کنم که باعث می شود صدای من معتبر باشد.
3. استفاده استراتژیک از هشتگ ها
حتی با وجود اینکه شنیده ام که مردم می گویند از چند هشتگ بیشتر استفاده نکنید، اما متوجه شده ام که پست های من که به حداکثر 30 نزدیک می شوند، در نهایت عملکرد بهتری دارند. من از تابع جستجو در اینستاگرام استفاده میکنم تا حس محبوبیت هشتگ را به دست بیاورم و هدفم ترکیب هشتگهای گسترده (مانند #تصویر با ۲۰۰ میلیون پست) با موارد خاص است که عناصر سبک من را توصیف میکند (مانند #delftblue با ۸۵ هزار پست).
4. تعامل با مخاطبانم
سعی می کنم تا حد امکان به نظرات پاسخ دهم. گفت و گو با همکار خلاق خود می تواند تجربه معناداری باشد. من برای این کار معمولی وقت می گذارم، مانند زمانی که در یک کافی شاپ به استراحت ظهر می پردازم.
5. تقویت پست هایی که در حال حاضر عملکرد خوبی دارند
من اغلب از تبلیغات استفاده نمیکنم، اما متوجه شدهام که وقتی پستی دارم که عملکرد ارگانیکی دارد، تقویت آن برای چند روز دسترسی وسیعتری به من میدهد. (توجه داشته باشید که اگر یک پست علاقه ارگانیک واقعی نداشته باشد، نه فقط دسترسی، بلکه تعامل و نظرات معنی دار، تقویت آن کمکی نخواهد کرد.) در عوض، من یاد می گیرم که چه چیزی می توانم برای بهبود پست های آینده، و سپس آن پول را به فروشگاه لوازم هنری به جای هدر دادن آن برای چیزی که مخاطب هدف من به وضوح از آن هیجان زده نیست.
من از مجموعه های محتوا برای کاهش حجم کاری برنامه ریزی استفاده می کنم
حتی با وجود یک کتابخانه عمیق از محتوا و الگویی برای دنبال کردن، هنوز باید تصمیم بگیرم چی برای ارسال در مورد به جای اینکه همیشه سعی کنم چرخ را دوباره اختراع کنم، متوجه شده ام که توسعه انواع محتوای تکرارپذیر برنامه ریزی پست هایی را برای من آسان تر می کند که می دانم مخاطبانم با آنها درگیر خواهند شد.
به عنوان مثال، من دو چالش هنری ایجاد کردم و اکنون دو بار در سال میزبان آنها هستم: #چالش_بهار را در ماه می و #INKredible_Inktober در اکتبر. این به من دو ماه محتوای نسبتاً آسان برای انتشار می دهد و همچنین به چیزی تبدیل شده است که دنبال کنندگان من مشتاقانه منتظر آن هستند. به لطف ترکیبی از پیش بینی مخاطب و استفاده استراتژیک از هشتگ ها، این چالش ها همیشه دسترسی و تعامل باورنکردنی پیدا می کنند. بهعلاوه، دیدن آثار هنری که دنبالکنندگان من خلق میکنند شگفتانگیز است—من همیشه از این فرصت برای ارتباط با هنرمندان دیگر الهام میگیرم. من در طول چالشهایم زمان اضافی (حدود 15 دقیقه در روز) را برای بررسی ورودیهای همه و پاسخ دادن اختصاص میدهم، که کاملاً به تعامل نیز کمک میکند.

برخی از انواع دیگر پستهایی که همیشه به آنها بازمیگردم شامل:
هر زمان که ایده ای برای یک نوع محتوای جدید دارم، سعی می کنم اطمینان حاصل کنم که برای مخاطبان هدفم ارزش ارائه می دهد (برای من، اینها ناشران، مدیران هنری، دانشجویان و علاقه مندان به هنر هستند) و همچنین این چیزی است که احساس می کنند آنها می خواهند برای اشتراک گذاری هیجان زده باشید به عنوان مثال، آموزش بهترین ترفندهای هنری من راهی عالی برای کمک به رشد هنری فالوورهایم و ایجاد تمایل آنها برای به اشتراک گذاشتن این ایده ها با سایر خلاقان در زندگی خود است.
اینستاگرام سریعتر از همیشه در حال تغییر است، اما من دریافته ام که پیروی از این اصول اولیه هنوز نتایج چشمگیری به همراه دارد. هر شخص و کسبوکاری منحصر به فرد است و چیزی که برای من مفید بود ممکن است مخاطبان شما را جذب نکند. به عنوان مثال، من اغلب پست نمی گذارم، حتی گاهی اوقات بین پست ها ماه ها استراحت می کنم. اما، از آنجایی که محتوای من از نظر کیفیت و ارزش بسیار سازگار است، وقتی حضور پیدا میکنم، تعامل قوی پیدا میکنم. با برخی از نکات من شروع کنید و سپس آزمایش کنید و بهترین شیوه های خود را بیابید.
و وقتی از ارائه ایدههایی برای رسانههای اجتماعی خسته میشوم یا پستی که برای آن وقت گذاشتهام آنطور که میخواستم اجرا نمیشود، سعی میکنم به خودم یادآوری کنم که با سبک قابل تشخیص، استراتژی آگاهانه و سازگاری، ایجاد یک جامعه پر رونق برای حمایت از خلاقیت و تجارت شما امکان پذیر است. و سپس به آنچه مهمتر است برمیگردم: وقت گذاشتن برای علاقهام و استفاده از این پلتفرم برای به اشتراک گذاشتن آن با دیگران.