اگر تا به حال در مورد ChatGPT – چت ربات OpenAI – نشنیده اید – به آن لقب یک تغییر دهنده بازی در دنیای هوش مصنوعی (AI) داده شده است و به درستی هم همینطور است. ChatGPT می تواند یک درمانگر را تقلید کند و توصیه های به ظاهر کافی برای سلامت روان ارائه دهد. مانند یک روزنامهنگار، نویسنده محتوا، یا فیلمنامهنویس، میتواند در چند ثانیه نثر و داستانهای طولانی را بیرون بیاورد. حتی قادر به شبیه سازی یک مهندس و نوشتن کد است.
گفتمان پیرامون این فناوری اخیراً همهگیر بوده است. در توییتر اسکرول کنید، مطمئناً حداقل چند توییت در جدول زمانی خود خواهید دید که به آن اشاره می کنند. روزانه ده ها مقاله درباره قابلیت ها، محدودیت ها و نگرانی های اخلاقی پیرامون آن منتشر می شود.
من تمام تلاشم را کردهام تا همه این حرفها را نادیده بگیرم، زیرا – صادقانه بگویم – من را میترساند. به عنوان کسی که قبل از هر چیز به عنوان یک نویسنده شناخته میشود، نمیتوانستم خود را تدافعی نکنم. این احساس که در آیندهای قابل پیشبینی، میتوانم با ماشینی جایگزین شوم، تمام وقت، انرژی، پول و احساساتی که برای توسعه مجموعه مهارتهایم بهعنوان یک نویسنده صرف کردهام، میتواند از در خارج شود دست و پنجه نرم کردن با آن آسان است
اما، متوجه شده ام که نمی توانم این ناراحتی را نادیده بگیرم. به هر حال، بافر در حال حاضر در حال کار است تا فناوری هوش مصنوعی را در محصول ما جاسازی کند، و به عنوان یک نویسنده محتوا، در نهایت مجبور شدم با فیل در اتاق روبرو شوم.
من معمولاً قطعات شخصی را برای وبلاگ Buffer نمی نویسم، اما این مقاله تلاش من برای مقابله با احساسات پیچیده خود در مورد هوش مصنوعی و به طور بالقوه یافتن حد وسط است.
برای درک بهتر عدم تمایل من به انطباق با این فناوری، در اینجا زمینه ای وجود دارد. از زمانی که یادم میآید، داستانسرایی بخشی جداییناپذیر از شخصیت من بوده است. من خاطرات مشخصی از تماشای فیلم های بالیوود به عنوان یک دختر بچه دارم و از احساسات، رقصیدن و داستان ها می ترسم. این فیلمها به من انگیزه دادند که اولین فیلمنامهام را در ده سالگی بنویسم (خیلی دور نشدم).
در مقطع کارشناسی رشته ارتباطات و نویسندگی خلاق را ادامه دادم و فوق لیسانس خود را در رشته سینما و رسانه دریافت کردم. نویسندگی همیشه هسته اصلی تمام تجربیات آموزشی و کاری من بوده است. من مقالات آکادمیک، مقالات روزنامهنگاری، داستانهای کوتاه، فیلمنامهها – شما نام ببرید – درباره بازنمایی و تنوع در رسانهها نوشتهام.
برخی از تاثیرگذارترین کلاسهایی که شرکت کردم، سمینارهای کوچکی در مقطع کارشناسی ارشد بود که در آن، هر هفته به مدت سه ساعت، من و همکلاسیهایم فیلمنامههایمان را کار میکردیم. اینها داستان هایی بود که ما به آنها رسیدیم. فیلمنامههایی مملو از دیالوگهایی که با زحمت نوشتیم، شخصیتهایی که ساختیم و – برای ما – بهعنوان افراد کاملاً شکلگرفته وجود داشتند، و با درسها و مضامینی که امیدوار بودیم دیگران بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند. ما این کار را انجام دادیم زیرا ما مراقبت کرد در مورد داستان ما این کار را انجام دادیم زیرا از نظر ما، قصهگویی راهی است که با دیگران ارتباط برقرار میکنیم و دنیا را معنا میکنیم.
من و همسالانم این مدارک پیشرفته را برای تقویت نفس یا به این دلیل که بازار کار به افراد خلاق ارزش زیادی قائل است – دریافت نکردیم – بلکه به این دلیل که ما واقعاً به این حرفه علاقه مندیم.
حتی زمانی که از تلاشهای خلاقانهام به روزنامهنگاری و محتوا نویسی روی آوردم، کار برای من شخصی باقی مانده است. وقتی برای Buffer پست های وبلاگ می نویسم، با افراد واقعی صحبت می کنم و از نمونه هایی از کسب و کارهای کوچک واقعی و سازندگان محتوا استفاده می کنم. من همیشه خودم و یک ارتباط انسانی را در تک تک نوشته هایی که تولید می کنم وارد می کنم. و این چیزی است که آن را خوب می کند.
شما به من می گویید که یک ربات چت کامپیوتری می تواند آن را تکرار کند؟ به من استراحت بده
اما با تاسف من، هوش مصنوعی در حال حاضر جایگزین نویسندگان شده است. CNET به دلیل انتشار بی سر و صدا چندین مقاله که کاملاً توسط هوش مصنوعی نوشته شده بودند، به تیتر خبر تبدیل شد. این مقالات نه تنها مملو از اشتباهاتی بودند که باید توسط افراد واقعی تصحیح می شد – واشنگتن پست حتی آن را “یک فاجعه روزنامه نگاری” نامید – بلکه به نظر می رسید که هوش مصنوعی چندین جمله از قطعات دیگر را سرقت می کند. یک تحقیق Futurism نشان داد، «شواهد گستردهای مبنی بر اینکه کار CNET AI شباهتهای ساختاری و عباراتی عمیقی را با مقالاتی که قبلاً در جاهای دیگر منتشر شده بود، بدون ذکر اعتبار نشان داده است».
BANG- پس از گزارش هفته گذشته ما در مورد نوشتن مخفیانه و پر خطا CNET AI، آنها آن را متوقف کردند. کار خوبی که کردند علاوه بر این که یک نویسنده مزخرف و بدون حقایق، به عنوان ویراستار Futurism @Jon_Christian گزارش می دهد: این هم یک سرقت ادبی سریال است. https://t.co/FStxai11GD
– كامر پرورش دهنده (@weareyourfek) 23 ژانویه 2023
در حالی که Open AI دقیقاً نحوه آموزش ChatGPT را به اشتراک نگذاشته است، طبق این مقاله CNBC، چت بات اطلاعاتی از وب، کتابهای آرشیو شده و ویکیپدیا دریافت کرده و الگوهای متنی را برای ایجاد نوشتاری مشابه یاد گرفته است. اگرچه ممکن است این کپی برداری کامل نباشد، اما همچنان احساس می شود که این فناوری به طور غیراخلاقی از سایر نویسندگان بدون تایید یا استناد مناسب بیرون می کشد. (ببینید چگونه به منابع خود اعتبار می دهم؟)
مطمئنا، شاید هنوز هم ترفندهایی وجود داشته باشد که باید با این فناوری انجام شود. شاید با بهروزرسانیهای مداوم، این روزنامهنگاران روبات خطاهای واقعی کمتری مرتکب شوند، و شاید یاد بگیرند که کارهای دیگران را بهخوبی ترکیب کنند که دیگر سرقت ادبی آشکار نباشد. با این حال، این نگرانی های اخلاقی همیشه در نظر من مسائلی خواهد بود.
اکنون که موضع خود را در مورد هوش مصنوعی بیان کردم، فکر می کنم منصفانه است که به شما بگویم بافر چگونه به این فضا نزدیک می شود. ما در اینجا در Buffer برای شفافیت ارزش قائلیم، به همین دلیل است که میتوانم پیش از راهاندازی هوش مصنوعی در پلتفرم خود، در مورد بیزاری خود از این فناوری در وبلاگ خود صریح باشم.
من با دو نفر از همکارانم که در حال حاضر روی دستیار هوش مصنوعی بافر کار می کنند – دیگو و اسماعیل – در مورد تردیدهای شخصی خود صحبت کردم. هر دوی آنها به من اطمینان دادند که هدف اصلی Buffer از هوش مصنوعی کمک به کاربران ما – که عمدتاً متشکل از سازندگان و مشاغل کوچک و متوسط هستند – است که اکثر یا همه عملیات ها را به تنهایی انجام می دهند و منابع محدودی دارند.
دیگو گفت که چشم انداز او برای این ابزار این است که “هیچ وقت جایگزین خلاقیت انسان نمی شود، بلکه کمکی باشد که به شما کمک می کند و در واقع می تواند – اگر به درستی انجام شود – پتانسیل های زیادی را باز کند.”
به طور خاص، اسماعیل معتقد است که این ابزارهای نوشتن هوش مصنوعی میتوانند به بلوک نویسنده کمک کنند و نوشتن شرحهای رسانههای اجتماعی یا تولید متن برای پست وبلاگ خود را برای کاربران ما آسانتر میکنند. او همچنین خاطرنشان کرد که آنچه هوش مصنوعی بیرون می زند همیشه نسخه نهایی نخواهد بود – فقط یک نقطه پرش – و کسی باید کلمات را تغییر شکل دهد و کمی ویرایش کند.
در حالی که من از ابزارهای نوشتن هوش مصنوعی شک دارم، با بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک در حین کار در Buffer مصاحبه کرده ام و از نزدیک می دانم که چقدر می توانند با کار روزانه خود غافلگیر شوند. در واقع، بسیاری از آنها از تیمهای یک تا سه نفره تشکیل شدهاند و بازاریابی رسانههای اجتماعی معمولاً اولویت اول آنها نیست. اینها همان افرادی هستند که تیم طراحی و محصول ما امیدوارند هوش مصنوعی بافر بتواند به آنها کمک کند.
اسماعیل در گفتوگویمان به من هم پیشنهاد کرد که در ذهنیت انعطافپذیرتر باشم. او به جای اینکه هوش مصنوعی را تهدیدی برای زندگی من بداند، معتقد است که می توانم از آن به نفع خود استفاده کنم. و او تنها نیست. در حالی که بسیاری از نویسندگان با این ابزارها با تردید مواجه شده اند، بسیاری از آنها استفاده از آنها را انتخاب کرده اند.
یک مقاله VICE به چگونگی حمایت یک دانشگاه در استرالیا از دانشجویان خود با استفاده از ابزارهایی مانند ChatGPT می پردازد. آنها معتقدند به جای اینکه آن را تقلب بدانند، این نوع فناوری می تواند استاندارد جدیدی از یادگیری را ایجاد کند. به طور مشابه، مقاله آتلانتیک با عنوان «چگونه ChatGPT کار یقه سفید را بیثبات میکند» این واقعیت را مورد بحث قرار میدهد که در حالی که برخی از مشاغل به وضوح از بین میروند، نویسندگان میتوانند از این فناوری برای پیشرفت مهارتهای خود استفاده کنند. دیوید اتور از استاد MIT در این مقاله نقل میکند که میگوید: «هوش مصنوعی به مردم کمک میکند بیشتر از تخصص استفاده کنند. این بدان معناست که ما بیشتر تخصصی خواهیم کرد.»
حدس و گمان های زیادی در مورد هوش مصنوعی و تاثیر آن وجود دارد، اما زمان فقط نشان می دهد. برای دیگو و بقیه تیم محصول و طراحی ما، اکنون فرصت عالی برای بافر است تا این فناوری را کشف کند.
دیگو گفت: برای ما مهم است که در این فضا بازی کنیم. “برای درک پتانسیل مخربی که دارد و چقدر ارزش می تواند برای مشتریان ما باز کند.”
تا به حال، مقاومت من در برابر این فناوری قوی بوده است. من نه تنها از تمام ابزارهای نوشتن و عکس هوش مصنوعی موجود در بازار اجتناب کرده ام، بلکه حتی پیشنهادهای هوشمند Google Doc را در اعتراض خاموش کرده ام.
اما، پس از مدتی تأمل، تصمیم گرفتم از بی میلی خود عبور کنم و شروع به استفاده از این ابزار کنم. کاملاً مشخص شده است که هوش مصنوعی اینجاست تا بماند، و میدانم که سرسختی من برای سازگاری میتواند به من آسیب برساند.
برای روشن شدن موضوع، من قصد دارم از این ابزارها برای اهداف طرح ریزی و طوفان فکری استفاده کنم فقط، هرگز جای نوشته های خودم را نگیرم.
من همچنین شروع کردم به آمدن و دیدن ارزش بالقوه ای که این می تواند به کاربران Buffer اضافه کند – افراد واقعی که فقط به کمی کمک نیاز دارند وقتی صحبت از ایجاد نسخه رسانه های اجتماعی برای مشاغل خود می شود.
احساس ناخوشایندی وجود دارد که هنوز نمی توانم از آن خلاص شوم، و این مثال از آن است نویسنده آرنسا بولیوشمیچ-کوستورا نگرانی های من را در بر می گیرد. او در توییتی درباره جایگزین شدنش توسط ChatGPT فقط به این دلیل بود که کارفرمای سابقش از او بخواهد نسخه پایین تر از هوش مصنوعی را به صورت رایگان ویرایش کند.
من یک مشتری را از دست دادم زیرا آنها فکر می کنند می توانند به سادگی از ChatGPT برای نوشتن بازاریابی، کامنت ها و انتشار روابط عمومی خود استفاده کنند. سپس آنها تماس گرفتند تا ببینند آیا می توانم آنچه را ChatGPT نوشته است ویرایش کنم زیرا دقیق نبود و نمی خواستند برای آن پولی به من بپردازند. این فانتزی هوش مصنوعی مرگ ما خواهد بود
— Arnesa Buljušmić-Kustura (@Rrrrnessa) 17 ژانویه 2023
در حالی که مثال به وضوح نشان می دهد که این فناوری است نه توانمندتر از انسانها، این واقعیت نگرانکننده را نیز برجسته میکند که نویسندگان به خاطر همین ابزارها تضعیف و کم ارزش میشوند.
در یک دنیای عالی، ChatGPT و سایر نرم افزارهای نوشتن در ظرفیت محدودی مورد استفاده قرار می گیرند، همانطور که دستیاران صرفاً برای نویسندگانی مانند همکاران من تصور می کنند. درعوض، بسیاری از کارفرمایان در حال حاضر به امید کاهش هزینهها، رتبهبندی سئو و ایجاد ترافیک بیشتر، صرف نظر از کیفیت یا یکپارچگی کار، استفاده از این ابزارها را انتخاب میکنند.
تنها چیزی که به من آرامش میدهد این است که فکر نمیکنم هیچ چیز جایگزین نبوغ انسان شود. از این گذشته، این ابزارها از محتوا تغذیه می شوند نویسندگان واقعی. همچنین مهارت های خاصی از جمله مصاحبه و گزارش اصلی وجود دارد که هوش مصنوعی هنوز نمی تواند انجام دهد.
با این حال، بدیهی است که محتوای نوشته شده با هوش مصنوعی بیشتر و بیشتر رایج خواهد شد. اما، من معتقدم به نقطه ای خواهد رسید که همه این کلمات تولید شده توسط رایانه شروع به برجسته شدن برای همه آنها خواهند کرد دلایل اشتباه – این واقعیت که بیشتر آن ابتدایی و خشک و خالی از همدلی، انسانیت و شوخ طبعی است.
بنابراین علیرغم نگرانی های واقعی من، من متقاعد شده ام که ChatGPT و فهرست ابزارهایی مانند آن با خلاقیت انسان همخوانی ندارند. نویسندگان و فداکاری و تعهد آنها به این هنر همیشه در پایان روز پیروز خواهند شد.